دکتر عادل میرشاهی (مدیر روابط عمومی خانه صمت ایران)
اقتصاد روابط عمومی یکی از موضوعات مهم اما کمتر پرداختهشده در حوزههای مدیریتی و اقتصادی است. این مفهوم به مطالعه وضعیت اقتصادی آژانسها، مؤسسات و سازمانهای مردمنهاد (سمنها) در حوزه روابط عمومی میپردازد. هدف این یادداشت، بررسی جایگاه اقتصاد روابط عمومی، تحلیل شاخصهای مرتبط با آن، و ارائه یک چارچوب مفهومی برای تحلیل این حوزه است. همچنین تلاش میشود تا مشخص شود آیا سرمایهگذاری در این حوزه بازگشت اقتصادی مطلوبی نسبت به سایر صنایع دارد یا خیر.
مفهومسازی اقتصاد روابط عمومی
در ادبیات موجود، روابط عمومی عمدتاً بهعنوان یک فعالیت ارتباطی و استراتژیک برای مدیریت تصویر و اعتبار سازمانها شناخته میشود. سازمان ها عموما صرف نظر از کارایی روابط عمومی بودجه ای را به آن تخصیص می دهند که روابط عمومی الزامی به پاسخگویی در خصوص بازگشت سرمایه آن به سازمان ندارد.
همین امر یکی از مسائلی است که جایگاه روابط عمومی در سازمان ها را تحت شعاع قرار داده است. در دنیا روابط عمومی عمدتا خود یک بنگاه اقتصادی است. شرکت ها بزرگی نظیر ادلمن درآمدهای سرشاری از فعالیت های خود برداشت می کنند. بر اساس گزارش انجمن مشاوران روابط عمومی، ارزش بازار جهانی روابط عمومی در حال حاضر حدود 97 میلیارد دلار است و پیش بینی ها نشان می دهد که تا پایان سال 2025 می تواند از 129 میلیارد دلار فراتر رود.
بنابراین اقتصاد روابط عمومی به بُعد اقتصادی این فعالیتها و موسساتی که در این حوزه فعال هستند میپردازد. سازمان هایی که اخیرا در کشور با عنوان آژانس روابط عمومی خدمات روابط عمومی ارائه می دهند یا به صورت فعالیت های فریلنسری بخشی از خدمات روابط عمومی شرکت ها و سازمان های بزرگ را بر عهده می گیرند. از این رو مفهوم اقتصاد روابط عمومی در این بخش ها مستلزم شناخت بیشتر مفاهیم مرتبط با اقتصاد و به صورت ویژه اقصاد ناشی از فعالیت های روابط عمومی است:
1. تحلیل هزینه و درآمد: بررسی سرمایهگذاریهای انجامشده در آژانسها و سمنهای روابط عمومی و تحلیل میزان بازگشت اقتصادی آن. هزینههای اصلی آژانسهای روابط عمومی شامل نیروی انسانی، ابزارها و فناوریهای دیجیتال، تحقیقات بازار، و تولید محتوا است. در مقابل، درآمدها عمدتاً از طریق ارائه خدمات مشاوره، مدیریت کمپینهای ارتباطی، تولید و توزیع محتوا، و تحلیل دادهها حاصل میشود. عواملی مانند نوع مشتریان، کیفیت خدمات ارائهشده، وضعیت اقتصادی کلان، و میزان رقابت را شامل می شود.
2. ایجاد ارزش افزوده: یکی از چالشهای اصلی در حوزه روابط عمومی، محاسبه ارزش افزوده آن و ارزیابی دقیق اعتبار یک شرکت است. به دلیل پیچیدگیهای موجود در سنجش اثرات مستقیم فعالیتهای روابط عمومی، ارزش واقعی آن در بسیاری از سازمانها بهدرستی مشخص نمیشود. این مسأله باعث شده که روابط عمومی بهطور سنتی جایگاه روشنی در سازمانهای اقتصادی نداشته باشد. روابط عمومی، بهویژه در زمینه روابط عمومی سنتی، معمولاً بهعنوان یک فعالیت پشتیبانیکننده و نه بهعنوان یک بخش کلیدی در استراتژیهای اقتصادی سازمانها دیده میشود.
با این حال، پیشرفتهای فناوری و ظهور روابط عمومی دیجیتال و اینترنتی در فضای جدید، توانستهاند تا حد زیادی این شکاف را کاهش دهند. امروزه، ابزارها و روشهای نوین مانند تحلیل دادهها، نظارت بر رفتار آنلاین مخاطبان و استفاده از سیستمهای مدیریت محتوا، به ارزیابی و محاسبه اثرگذاری فعالیتهای روابط عمومی کمک کردهاند. بهویژه در دنیای آنلاین، روابط عمومی قادر است
بهطور دقیقتری تاثیرات خود را بر شناخت برند، اعتبار شرکت و ارتباط با مشتریان اندازهگیری کند. با وجود این پیشرفتها، هنوز این رویکردها در بسیاری از کسبوکارها بهطور کامل پذیرفته نشدهاند و هنوز هم در بسیاری از سازمانها جایگاه روابط عمومی بهطور جدی و واقعی در استراتژیهای کلان اقتصادی آنها نهادینه نشده است. در نتیجه، بسیاری از کسبوکارها از توانمندیهای روابط عمومی در خلق ارزش افزوده برای مشتریان و جامعه بهطور کامل بهرهبرداری نمیکنند.
3. مدلهای کسبوکار: در سطح جهانی، آژانسهای روابط عمومی از مدلهایی مانند کارمزد ثابت برای خدمات مداوم، مدل پروژهای برای پروژههای خاص، مدل مبتنی بر نتیجه که پرداختها را بر اساس نتایج ملموس نظیر پوشش رسانهای و جذب مشتری تعیین میکند، و مدل شراکت استراتژیک که بر همکاری بلندمدت و اهداف مشترک تأکید دارد، بهره میبرند. همچنین، مدل مشاوره دیجیتال و تحلیلی که بیشتر به تجزیه و تحلیل دادهها و مشاوره در استراتژیهای آنلاین مرتبط است، در حال رشد است.
در ایران، آژانسها معمولاً از مدلهای سنتیتر مانند کارمزد ثابت و مدل پروژهای برای انجام خدمات مشخص استفاده میکنند. این مدلها بیشتر در ارتباط با مشتریان ثابت و پروژههای کوتاهمدت رواج دارند. همچنین، مدل تبلیغاتی که در آن روابط عمومی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و به انجام خدمات تبلیغاتی مانند انتشار اخبار و گزارشها پرداخته میشود، در برخی آژانسها رایج است. علاوه بر این، مدل مشاورهای نیز در حال گسترش است که آژانس ها یا افراد به شرکتها در زمینه استراتژیهای روابط عمومی و مدیریت بحران مشاوره میدهد. این مدلهای کسبوکار بهطور مستقیم بر اقتصاد روابط عمومی تأثیر میگذارند. در سطح جهانی، مدلهایی مانند پرداخت بر اساس نتیجه و مشاوره دیجیتال موجب افزایش کارایی و کاهش هزینهها میشوند و به آژانسها کمک میکنند تا خدمات خود را به شکلی مؤثرتر و مقرون به صرفهتری ارائه دهند.
در ایران، گرچه مدلهای سنتی غالب هستند، اما با توجه به روند دیجیتالیشدن و نیاز به اثربخشی بیشتر، مدلهای مبتنی بر نتایج و مشاوره دیجیتال در حال رشد و تبدیل شدن به بخش مهمی از اقتصاد روابط عمومی این کشور هستند. این تغییرات موجب ارتقای صنعت روابط عمومی و بهبود فرهنگ ارتباطات در ایران خواهند شد.
4. مقایسه اقتصادی با سایر صنایع: سرمایهگذاری در روابط عمومی به عنوان یک ابزار استراتژیک میتواند بازگشت سرمایه قابل توجهی داشته باشد که در بلندمدت به موفقیتهای سازمانی و رشد برند کمک میکند. در مقایسه با سایر صنایع مانند تبلیغات، فروش مستقیم و فناوری، روابط عمومی مزایای خاص خود را دارد. در حالی که تبلیغات بهطور عمده بر نمایش محصولات و خدمات و فروش مستقیم بر فروش لحظهای متمرکز است، روابط عمومی به ایجاد ارتباطات بلندمدت، افزایش اعتبار برند و مدیریت تصویر عمومی تأکید دارد. این ویژگیها باعث میشود که روابط عمومی بازگشت سرمایهای پایدارتر و مؤثرتر در طول زمان داشته باشد.
در مقابل، سرمایهگذاری در بخشهایی مانند تبلیغات ممکن است بازگشت سریعتری در کوتاهمدت ارائه دهد، اما تأثیر آن موقتی است و نمیتواند بهطور گسترده بر تصویر برند یا روابط با مشتریان تأثیر بگذارد. همچنین، بخشهایی مانند فناوری ممکن است نیازمند سرمایهگذاریهای بزرگ در تحقیق و توسعه باشند، اما روابط عمومی از طریق بهبود روابط با رسانهها و ذینفعان، به بهرهبرداری بهتر از فناوری و رشد برند کمک میکند. در نهایت، روابط عمومی نه تنها به کاهش هزینههای تبلیغات و مدیریت بحران کمک میکند، بلکه میتواند با ایجاد اعتماد و اعتبار در ذهن مشتریان، منجر به افزایش وفاداری، کاهش ریسکها و در نهایت رشد پایدار کسبوکارها شود. بنابراین، در مقایسه با سایر صنایع، سرمایهگذاری در روابط عمومی میتواند بازگشت سرمایه بهتری بهویژه در بلندمدت داشته باشد.
شاخصهای تحلیل اقتصاد روابط عمومی
برای بررسی وضعیت اقتصادی آژانسها و سمنهای روابط عمومی بایستی شاخص هایی ارائه داد که بر آن اساس جایگاه اقتصاد روابط عمومی مشخص شود. بر اساس این شاخص هاست که می توان مواردی که پیشتر به آن اشاره شد را سنجید و تعیین کرد که آیا روابط عمومی امروز می تواند در مقابل تبلیغات، بازاریابی و سایر شیوه های اطلاع رسانی و فروش قرار گیرد. به نظر می رسد عدم توجه به این شاخص ها و عدم تلاش روابط عمومی ها برای تقویت آنها باعث شده است که روابط عمومی نتواند گزارشی از توانمندی ها و امکانات خود برای تقویت کسب و کارها ارائه دهد. در ادامه به این شاخص ها می پردازیم:
1. شاخص سودآوری
شاخص سودآوری به طور معمول برای ارزیابی نسبت درآمد به هزینههای انجامشده در یک سازمان مورد استفاده قرار میگیرد. در آژانسهای روابط عمومی، هزینههای اصلی شامل نیروی انسانی، ابزارهای دیجیتال، تحقیقات بازار، و تولید محتوا میشود. این شاخص در بسیاری از صنایع به معنای تحلیل بازگشت اقتصادی مستقیم و کوتاهمدت است، اما در روابط عمومی باید از زاویهای متفاوت نگریسته شود.
برای محاسبه شاخص سودآوری، از فرمول زیر استفاده میشود:
در این فرمول، «درآمد حاصل از روابط عمومی» به سود یا درآمدی اشاره دارد که بهطور مستقیم از فعالیتهای روابط عمومی به دست میآید، در حالی که «هزینههای روابط عمومی» تمام هزینههایی است که برای اجرای برنامهها و استراتژیهای روابط عمومی صرف میشود.
باید در نظر داشت که در روابط عمومی، اولویت اصلی فروش نیست بلکه کسب اعتبار و اعتماد مشتری است. هدف اولیه این است که برند یا سازمانی بتواند ارتباطات قوی و پایداری با مخاطبان خود برقرار کند که در نهایت منجر به افزایش وفاداری، حفظ شهرت و جلوگیری از آسیبهای احتمالی به اعتبار برند شود. این فرآیندها، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت اثرات مالی ملموسی نداشته باشند، اما در بلندمدت موجب رشد پایدار و حفظ موقعیت بازار در برابر رقبا میشوند.
به عبارت دیگر، در روابط عمومی، سودآوری به معنای استحکام اعتبار برند و حفظ اعتماد مخاطبان است که این امر باعث میشود سازمانها در برابر رقبا و هجمههای آنها مقاومتر شوند. بدون روابط عمومی مؤثر، اعتبار یک سازمان به راحتی میتواند تحت تأثیر قرار گیرد و حتی به شدت از اعتماد مخاطبان کاسته شود. در مقابل، روابط عمومی درست و استراتژیک میتواند از ایجاد بحرانها جلوگیری کرده و در صورت بروز بحران، به سرعت آن را مدیریت کند، بدون اینکه به اعتبار برند آسیب جدی وارد شود.
بنابراین، سودآوری در روابط عمومی باید از منظور اقتصادی بلندمدت و با توجه به حفظ اعتبار و اعتماد مشتری ارزیابی شود، نه بهعنوان ابزاری برای فروش فوری یا تبلیغات مستقیم. این نگرش کمک میکند تا سازمانها بتوانند از افول ناگهانی جلوگیری کنند و در شرایط رقابتی پایدار بمانند. به عبارت دیگر، سودآوری روابط عمومی به معنای سرمایهگذاری در اعتماد و اعتباری است که میتواند در طول زمان موجب فروش مستمر و ثبات اقتصادی سازمانها شود. این رویکرد به روابط عمومی این امکان را میدهد که نه تنها در کوتاهمدت بلکه در بلندمدت تأثیرات مثبتی بر پایداری مالی و رشد سازمانها داشته باشد.
2. شاخص بهرهوری
شاخص بهرهوری در روابط عمومی به معنای ارزیابی نتایج و تأثیرات حاصل از فعالیتهای روابط عمومی است، که بر اساس منابع مصرفی بهویژه در بخشهای تولید محتوا، مدیریت کمپینها و بحرانها اندازهگیری میشود. بهرهوری بالا نشاندهنده این است که روابط عمومی توانسته است بهطور مؤثر از منابع خود استفاده کند و در عین حال نتایج قابل توجهی برای سازمان بهدست آورد. این نتایج، در کنار بازگشت سرمایه، شامل اعتبار و اعتماد ایجاد شده برای سازمان است.
یکی از نتایج ملموس و مهم برای روابط عمومی، افزایش پوششهای رسانهای رایگان است که بهطور مستقیم به اعتبار سازمان افزوده میشود. این پوششها میتوانند شامل گزارشهایی در مطبوعات و رسانهها، بازنشر مطالب، لایکها، کامنتها و تعاملات اجتماعی باشند که تأثیرات طولانیمدت بر روی تصویر عمومی سازمان دارند. این نوع پوششها نه تنها باعث ارتقای نام و تصویر برند میشوند، بلکه موجب ایجاد اعتماد میان مخاطبان و سازمان نیز خواهند شد.
برای مثال، در یک کمپین روابط عمومی که بهطور مؤثر در رسانهها منتشر شود و با بازنشر و تعاملات گسترده از طرف کاربران شبکههای اجتماعی مواجه گردد، سازمان نه تنها در سطح گستردهتری شناخته میشود، بلکه اعتبار آن نیز در نظر مخاطبان و مشتریان تقویت میشود. این امر نه تنها به ایجاد یک تصویر مثبت کمک میکند، بلکه در بلندمدت باعث افزایش وفاداری و اعتماد مشتریان به برند میشود.
در این زمینه، رویکرد استراتژیک روابط عمومی باید بهگونهای طراحی شود که بیشتر به نتایج کیفی و تأثیرات مثبت در تصویر سازمان توجه کند تا صرفاً کمیت پوششهای رسانهای. به این معنا که اگرچه تعداد لایکها و کامنتها میتواند نشاندهنده موفقیت باشد، اما کیفیت این تعاملات و محتوای مرتبط با برند، تأثیر بیشتری در اعتبار و اعتمادسازی خواهد داشت. در این صورت است که بهره وری به عاملی موثر در تقویت اقتصاد روابط عمومی منجر می شود.
3. شاخص بازگشت سرمایه
شاخص بازگشت سرمایه یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در تحلیل عملکرد روابط عمومی است که میزان بازدهی سرمایهگذاری در پروژههای روابط عمومی را نشان میدهد. این شاخص به ما کمک میکند تا ارزیابی کنیم که آیا سرمایهگذاری در روابط عمومی به بازدهی قابل قبولی منجر شده است یا خیر و تا چه اندازه این سرمایهگذاری توانسته است اهداف سازمان را محقق کند. با این حال، در دنیای امروز که با رشد روزافزون فضای دیجیتال و نقش برجستهتری که اینترنت در استراتژیهای روابط عمومی ایفا میکند، این شاخص معنای گستردهتری پیدا کرده است.
برای محاسبه شاخص بازگشت سرمایه، معمولاً از فرمول زیر استفاده میشود:
در این فرمول، «درآمد حاصل از روابط عمومی» به میزان سود یا درآمدی اشاره دارد که بهطور مستقیم ناشی از فعالیتهای روابط عمومی است (مانند افزایش فروش، تقاضا برای خدمات یا محصولات و غیره). «هزینههای روابط عمومی» نیز به تمامی هزینههای مرتبط با فعالیتهای روابط عمومی، از جمله تولید محتوا، اجرای کمپینها، تبلیغات و سایر هزینهها میپردازد.
امروز با توسعه مفهوم سئو پی آر (SEO PR) که به معنای افزایش بازدید موثر از سایتها با رویکردهای استراتژیک تولید محتوای روابط عمومی است، میتوان بهطور دقیقتری مشاهده کرد که کدام فعالیتهای روابط عمومی به خرید یا تبدیل منجر میشود. در این راستا، فعالیتهای اینترنتی روابط عمومی کاملاً قابل ارزیابی و تحلیل هستند، زیرا بهراحتی میتوان ارتباط میان تولید محتوا، افزایش ترافیک سایت، و در نهایت خرید یا درخواست خدمات را شفافسازی کرد. این ابزارها به ما این امکان را میدهند که نتایج مستقیم و ملموسی را از سرمایهگذاریهای روابط عمومی مشاهده کنیم.
در این میان، روابط عمومی در فضای آنلاین نه تنها به افزایش فروش کمک میکند، بلکه نقش بسیار مهمی در بهبود اعتبار و تصویر برند ایفا میکند. فعالیتهای روابط عمومی دیجیتال مانند تولید محتوای هدفمند، انتشار اخبار و مطالب مرتبط، و تعامل با مخاطبان میتواند تاثیر زیادی در ایجاد اعتماد و افزایش اعتبار برند در میان مخاطبان آنلاین بگذارد. بهویژه در دنیای امروز که رقابت در فضای اینترنت بسیار بالا است، توانایی برندها در ایجاد ارتباط مؤثر با مخاطبان آنلاین، بهطور مستقیم بر جایگاه آنها در بازار تأثیر میگذارد.
بنابراین، این شاخص که پیشتر در اقتصاد روابط عمومی سنتی کمتر مورد توجه قرار میگرفت، امروز میتواند جایگاه روابط عمومی را در سازمانها تقویت کند. تحلیل بازگشت سرمایه بهویژه در فضای دیجیتال روابط عمومی این امکان را به مدیران و تصمیمگیرندگان میدهد که با درک بهتر و دقیقتر از نتایج فعالیتها، بتوانند استراتژیهای مؤثرتری را برای افزایش تأثیر روابط عمومی خود طراحی کنند و از مزایای آن بهطور بهینه استفاده نمایند.
شاخص رشد اقتصادی
شاخص رشد اقتصادی در روابط عمومی بهطور خاص به بررسی نرخ رشد درآمد و تعداد مشتریان آژانسهای روابط عمومی در طول زمان پرداخته و نشاندهنده گسترش فعالیتها و تأثیر اقتصادی آنها است. این شاخص اهمیت زیادی برای روابط عمومی دارد، زیرا رشد اقتصادی در واقع نشاندهنده توانایی روابط عمومی در جذب مخاطبان جدید، حفظ مشتریان موجود و گسترش سهم بازار است.
برای محاسبه شاخص رشد اقتصادی در روابط عمومی، معمولاً از فرمولهای زیر استفاده میشود:
همچنین، برای محاسبه رشد تعداد مشتریان، فرمول مشابهی بهکار میرود:
این فرمولها به شما کمک میکنند تا رشد درآمد و تعداد مشتریان را بهطور درصدی مقایسه کنید و ببینید که آیا فعالیتهای روابط عمومی منجر به گسترش بازار و افزایش درآمد شده است یا خیر.
شاخص رشد اقتصادی برای روابط عمومی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا نشاندهنده تأثیر مثبت استراتژیهای روابط عمومی بر جذب مخاطبان جدید و افزایش درآمد سازمان است. بهویژه در زمینههای دیجیتال، موفقیت کمپینها و فعالیتهای روابط عمومی در جذب ترافیک و تبدیل آن به مشتریان جدید قابل اندازهگیری است. افزایش درآمد و تعداد مشتریان بهطور مستقیم با گسترش دامنه فعالیتهای روابط عمومی مرتبط است. این رشد میتواند ناشی از توسعه خدمات جدید، ارتقاء برند یا افزایش اثرگذاری کمپینها باشد.
همچنین، رشد اقتصادی نشان میدهد که روابط عمومی نه تنها به عنوان یک واحد حمایتی در سازمان بلکه به عنوان یک عامل مؤثر در رشد و توسعه کسبوکار عمل کرده است. با مشاهده این رشد، مدیران میتوانند جایگاه روابط عمومی را در تصمیمات استراتژیک سازمان تقویت کنند. این شاخص به مدیران کمک میکند تا به تأثیرات مثبت روابط عمومی بر رونق و موفقیت مالی سازمان پی ببرند و باعث ایجاد اعتماد به نفس بیشتر برای ادامه یا گسترش سرمایهگذاریها در روابط عمومی میشود. در نهایت، شاخص رشد اقتصادی به روابط عمومی کمک میکند تا بهطور شفاف و ملموس نشان دهد که فعالیتهایش علاوه بر تقویت اعتبار و تصویر برند، به توسعه اقتصادی و گسترش دامنه فعالیتها نیز منجر شده است.
شاخص اشتغالزایی
شاخص اشتغالزایی در روابط عمومی یک صنعت مبتنی بر نیروی انسانی است و بهطور مستقیم به تعداد اشتغالهای مستقیم و غیرمستقیم ایجادشده توسط آژانسها و سازمانهای روابط عمومی اشاره دارد. تعداد افراد شاغل در این حوزه، بهویژه در بخشهایی همچون تولید محتوا، مدیریت کمپینها، تحلیل رسانهها، و مشاوره، میتواند نشاندهنده پویایی و رشد اقتصادی این صنعت باشد. اما این شاخص تنها مبنای اقتصاد روابط عمومی نیست و باید به تأثیرات گستردهتری نیز توجه کرد که روابط عمومی بر کسبوکارهای دیگر و همچنین بر رسانهها دارد.
روابط عمومی نه تنها برای خود، بلکه برای تقویت سایر کسبوکارها نیز اهمیت دارد. این صنعت بهویژه از طریق تعاملات با رسانهها و خبرنگاران میتواند به تقویت فضای اقتصادی کمک کند. اگرچه روابط عمومی بهطور اخلاقی نمیتواند به رسانهها به صورت مستقیم کمک کند، اما حمایت از خبرنگاران و تأمین منابع خبری برای رسانهها که عمدتاً از سوی دولتها حمایت نمیشوند، میتواند به مانایی و پایداری رسانهها کمک کند. در دنیای رسانهای که بسیاری از آنها با مشکلات مالی روبهرو هستند، پشتیبانیهای ملی و توجه روابط عمومی به تولید محتوای خبری میتواند بهطور چشمگیری در کاهش هزینهها و افزایش کارایی رسانهها مؤثر باشد.
روابط عمومیهایی که به تولید محتوای رسانهای کمک میکنند، در واقع بار بزرگی را از دوش خبرنگاران برداشته و اجازه میدهند که رسانهها با هزینههای کمتری فعالیت کنند. این به معنای ایجاد گردش مالی جدیدی در صنعت رسانه است که میتواند به تولید محتوای ارزشمند و انتشار اخبار با کیفیت کمک کند.
در نهایت، روابط عمومی همچنین از طریق برونسپاری فعالیتهای خود میتواند گردش مالی جدیدی ایجاد کند. این امر بهویژه در زمینههای رسانههای اجتماعی، انتشارات دیجیتال، و تولید محتوای آنلاین اهمیت دارد. با برونسپاری این فعالیتها به سایر سازمانها و کسبوکارها، روابط عمومی میتواند نه تنها به خود بلکه به سایر بخشهای اقتصادی نیز کمک کند تا در بازار رقابتی بیشتر نقش ایفا کنند و از ظرفیتهای موجود بهرهبرداری بیشتری داشته باشند. این فرآیند بهویژه در دنیای دیجیتال و رسانههای اجتماعی که بهسرعت در حال تغییر هستند، امکان ایجاد ارزشهای جدید اقتصادی را فراهم میآورد.
شاخص سهم بازار
شاخص سهم بازار در روابط عمومی، نشاندهندهی سهم این بخش از بازار خدمات ارتباطی و تبلیغاتی است. این بازار بهطور کلی به اطلاعرسانی، تبلیغات، رسانههای اجتماعی و ارتباطات رسانههای عمومی اختصاص دارد. گاهی در نهادهای اقتصادی، روابط عمومی با شرکتهای پخش و فروش ادغام میشود، گاهی با شرکتهای تبلیغاتی و یا حتی با سازمانهای سیاسی همراستا میشود. بنابراین، بازار خدمات ارتباطی به یک مجموعهی پیچیده و متنوع از خدمات مختلف در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی تبدیل میشود.
در مورد محاسبه سهم بازار در روابط عمومی، میتوان فرمول زیر را برای آن در نظر گرفت:
این فرمول نشاندهندهی درصد سهم هر آژانس یا نهاد روابط عمومی از کل بازار خدمات ارتباطی و تبلیغاتی است. در اینجا «درآمد کل آژانس یا نهاد روابط عمومی» به میزان درآمدی که هر آژانس یا نهاد از ارائه خدمات روابط عمومی به دست میآورد، اشاره دارد و «کل درآمد بازار خدمات ارتباطی» به مجموع درآمد تمام فعالان این بازار در سطح ملی یا منطقهای اشاره میکند.
با این حال، در ایران، روابط عمومی غالباً بهصورت یکپارچه با سازمانها و نهادها اداره میشود، نه به شکل آژانسها یا موسسات مستقل. این موضوع موجب میشود که میزان گردش مالی این بخش قابل توجه نباشد و تخمین دقیقی از حجم بازار آن وجود نداشته باشد. همچنین، محدودیتهای ارتباطی ایران با خارج از کشور نیز مانع از توسعه روابط عمومی بینالمللی شده است. این امر موجب میشود که روابط عمومی ایران در سطح بینالمللی سنجیده نشود و نتواند بهطور کامل در عرصههای جهانی اثرگذار باشد.
این موضوعات بر چالشهای موجود در حوزه روابط عمومی در ایران میافزایند و نشان میدهند که بازار روابط عمومی هنوز نیازمند ساختارهای مستقلی است که بهطور ویژه برای ارائه خدمات این حوزه تشکیل شوند. بنابراین، درک عمیقتر از وضعیت کنونی روابط عمومی در ایران و توسعه آژانسهای مستقل روابط عمومی میتواند در نهایت منجر به رشد و افزایش سهم بازار این بخش شود.
نتیجهگیری
اقتصاد روابط عمومی، با توجه به تحلیل مفهومی و بررسی شاخصها، بهعنوان یکی از حوزههای مهم در دنیای کسبوکار شناخته میشود. با اینکه روابط عمومی در بسیاری از سازمانها هنوز بهطور کامل در استراتژیهای اقتصادی جایگاه مناسبی ندارد، رشد فناوریهای دیجیتال و ابزارهای نوین تحلیل دادهها موجب ارتقای اثرگذاری آن در اندازهگیری تاثیرات این حوزه شده است. در سطح جهانی، روابط عمومی بهعنوان یک صنعت اقتصادی قدرتمند شناخته میشود که علاوه بر تولید ارزش افزوده و کمک به موفقیتهای برند، میتواند بازگشت سرمایهای پایدار و مؤثر در بلندمدت ایجاد کند.
شاخصهایی چون سودآوری، بهرهوری، بازگشت سرمایه، رشد اقتصادی و اشتغالزایی بهطور دقیقتری نشان میدهند که روابط عمومی نهتنها بهعنوان یک ابزار ارتباطی، بلکه بهعنوان یک عامل مؤثر در رشد اقتصادی و پایداری برندها عمل میکند. در ایران نیز با وجود اینکه مدلهای سنتی روابط عمومی غالب هستند، روند دیجیتالیشدن و استفاده از مدلهای مبتنی بر نتایج و مشاوره دیجیتال میتواند به تحول و رشد اقتصادی این صنعت کمک کند.
بنابراین، سرمایهگذاری در روابط عمومی نهتنها میتواند به کاهش هزینهها و بهبود اعتبار برندها منجر شود، بلکه بهطور مستقیم بر رشد اقتصادی، ارتقای فرهنگ ارتباطات و تقویت جایگاه اقتصادی کشور تأثیرگذار است. در نهایت، توجه به شاخصهای اقتصادی و تقویت جایگاه روابط عمومی در سازمانها میتواند از آن بهعنوان یک ابزار استراتژیک برای دستیابی به اهداف اقتصادی و رشد پایدار بهرهبرداری شود.