تعادل در ارتباطات انسانی؛ رمز مانایی

«مدرسه روابط عمومی»- یکی از مقولات بسیار مهم در ارتباطات انسانی، بحث ارتباط با همسر است که در زمره دانایی های سواد عاطفی قرار می گیرد. 

زمانی که عاشق می شویم و یک نفر را تا مرز جنون دوست داریم. عاشق شدن یعنی فرافکنیِ آن بخش بسیار زرینِ سایۀ مان، فرافکنیِ «تصویر خدا»، به شخص دیگر چه مذکر و چه مونث. 

بلافاصله پس از عاشق شدن، آن شخص حامل تمام چیز های والا و قدسی می شود. 

عاشق در مدح و ستایشِ معشوق، دادِ سخن سر میدهد و از زبان الوهیت استفاده میکند. 

اما این یکسویگی در تجربۀ عاشق شدن، به ناگزیر ضدِ خودش را به جریان می اندازد. 

وقتی عشق به ضد خود بدل شد، تجربه ای تلخ تر از این در زندگی نیست.

 عشق رمانتیک یا عاشق شدن، با دوست داشتن فرق دارد. دوست داشتن همیشه تجربۀ نسبتا ملایم تر و انسانی تری است.

 اما همیشه چیزی اغراق آمیزتر و بزرگ تر از واقعیتِ زندگی، در عاشق شدن وجود دارد.

اگر ما بتوانیم دوام بیاوریم و این دورۀ فرافکنی را از سر بگذرانیم،

 آنگاه یک عشق انسانی خواهیم داشت که کمتر از عشق الهی هیجان انگیز است، اما ثبات و پایداری بسیار بیشتری دارد. این دانش ها را در محیط کار برای همکاران خود منتشر کنید. روابط عمومی یک معلم است و یادتان باشد که بعد از شما هیچ کس در سازمان مسئولیتی در قبال روابط همکاران ندارد. این شما هستید که با آموزش سواد عاطفی به همکاران خود می توانید آنها را در محیط کار نیز قدرتمند نگاه دارید.

به شما کتاب رابرت جانسون با نام «سایه ات را مالک شو» را معرفی می کنم. آموزه های این کتاب و کتابهایی نظیر این کتاب می تواند به شما در ارتباطات انسانی درون سازمانی کمک کند. در صورت نیاز ما نیز می توانیم با دوره های آموزشی در مدرسه روابط عمومی با شما همگام شویم. 

با ما تماس بگیرید.