«مدرسه روابط عمومی»- یکی از اخلاقیات بد انسانها کینه دل بودن است. سالها در مورد این موضوع سخن گفته شده است اما باز می بینیم جریان های اخلاقی جدید پیام هایی می دهند که گویا سالها ادبیات این کشور را زیر سوال می برند.
روزی لقمان به فرزندش گفت:
«از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدمهایی که دوست نداری و از آنان بدت میآید پیاز قرار بده!»
روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت:
«هرجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن!»
فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت میکند.
لقمان پاسخ داد :
«این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری. این کینه، قلب و دلت را فاسد میکند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد...!»
داستان لقمان و پسرش، پیام مهمی برای روابط عمومیدانان دارد. این پیام این است که روابط عمومیدانان باید از کینه و نفرت در روابط خود با دیگران دوری کنند. کینه و نفرت، مانند پیازهای گندیده در کیسه، قلب و دل روابط عمومیدانان را فاسد میکند و آنها را از برقراری ارتباط موثر با دیگران باز میدارد.
روابط عمومیدانان، به عنوان نمایندگان سازمانها و برندها، باید با همه افراد، حتی کسانی که با آنها موافق نیستند، با احترام و مدارا رفتار کنند. آنها باید بدانند که کینه و نفرت، تنها به خود آنها آسیب میرساند و هیچ سودی برای سازمان یا برندشان ندارد.
در اینجا چند نتیجهگیری از داستان لقمان و پسرش برای روابط عمومیدانان آورده شده است: