«مدرسه روابط عمومی»- گاهی انسانها به جای احترام به حریم شخصی دیگران سعی در کارآگاه بودن می کنند. فراتر از ریشه های روانی این موضوع، باید دانست که حفظ حریم خصوصی افراد یکی از مسائل بسیار مهم در ارتباطات انسانی و روابط عمومی است.
دیروز در حال خوردن غذا در یک رستوران بودم. یک زن و مرد که به نظر دوست یا همسران تازه نفس میرسیدند، روی میز کناری نشسته بودند. دیدم که زن برای شستشوی دستهایش بلند شد. مرد با نگاههای مهربان و لبخند محبت آمیزش، زن را تا درب دستشویی بدرقه کرد.
بلافاصله پس از بسته شدن درب، مرد به سمت موبایل زن هجوم آورد و مشغول جستجو در موبایل شد.
چهره اش مانند آیینه ای بود که میتوانستی نوشته های داخل موبایل را در آن بخوانی.
گاهی شاد، گاهی غمگین، گاهی کنجکاو، گاهی بی حوصله.
به سرعت موبایل را در جای خود گذاشت و زمانی که زن برگشت، با همان لبخند همیشگی، با زن صحبت کرد.
این بار در چهره اش نشانه ای از غرور و زیرکی نیز دیده میشد.
میتوانم فکر کنم که در آن لحظه با خودش چه میاندیشیده است…
شاید خودش را با شرلوک هولمز همرده میدانسته!
یا پوارو !
یا هر کدام از این شخصیت هایی که احساس «تسلط، تجسس و هوشمندی»، تصویر آنها را در ذهن ما تداعی میکند.
یاد یکی از مدیرامن در شرکتی در سالهای دور افتادم که پس از همه ی ما، شرکت را ترک میکرد.
به تک تک اتاقها میرفت.
میزها را بازبینی میکرد.
دستگاه شنود در اتاقها میگذاشت و از شنیدن آنها لذت میبرد.
صدای مکالمات تلفنی را ضبط میکرد و در یک کلام، شرکت برای او، نه محلی برای کسب و کار، که یک لابراتوار انسان شناسی (یا کارمندشناسی) بود.
آمار دقیقی وجود ندارد.
اما اگر کمی در فضای آنلاین، گشت و گذار داشته باشید و با دوستانتان در این باره، گفتگو کنید میتوانید برآورد کنید که چه حجم زیادی از زمان، در جامعهی ما، صرف جستجوی پسورد دیگران (فیس بوک، ایمیل یاهو، جیمیل و…) می شود.
هر کس کارآگاهی است که میکوشد اطلاعات شخصی دیگران را جستجو، طبقه بندی و تحلیل کند…
خانمی میگفت: «این حق طبیعی من است. میخواهم بدانم که همسرم به من وفادار است یا نه.
میخواهم بدانم که به زندگی با او ادامه بدهم یا طلاق بگیرم و زندگی بهتری را آغاز کنم…»
تنها حرفی که توانستم به او بزنم این بود که: «از همان لحظه ای که برای ارزیابی وضعیت رابطه، مجبور شدهای دزدانه وارد حریم شخصی همسرت شوی، پیداست که دیگر رابطه ای بین شما وجود ندارد و طلاق گرفته اید.
هر چند که شاید سالهای سال، نامتان در شناسنامه ی یکدیگر بماند…»
آیا من، قبل از آنکه این سرزمین شگفت انگیز نابسامان سرشار از تعارض و تضاد را ترک کنم، مردمی را خواهم دید که:
از دین یکدیگر نپرسند؟
درباره ی اینکه چه کسی در خانه اش چه حیوانی یا چه نوشیدنی نگهداری میکند، تجسس نکنند؟
بدانند که موبایل قفل نشده ی روی میز، «ابزار جاسوسی» نیست،
بلکه «پرچم اعتماد» است و این پرچم را با نگاههای خیانت آمیز، به آتش نکشند؟
سلیقه ی خود را به دیگری تحمیل نکنند؟
«عقده» های خود را به عنوان «عقیده»، به قانون تبدیل نکنند؟
و بپذیرند که هر کس
–دوست، همسر، مدیر یا کارمند–
حریمی دارد: شخصی، برای خودش.
میتوانی در کنار او باشی یا نباشی.
اما تا روزی که بودی، باید به حریم شخصیش احترام بگذاری.
«حریم شخصی» اگر نه بیشتر، لااقل به اندازه ی «حوله و مسواک شخصی» اهمیت دارد و این موضوع را باید در روابط عمومی به مثابه یک امر بسیار مهم سیاستگذاری فرهنگی کرد و روی آن برنامه داشت. چنانچه حریم شخصی در ارتباطات درون سازمانی حفظ شود، سازمان های غیر رسمی کمتری شکل گرفته و سازمان سالم تری خواهیم داشت. روابط عمومی، هنری است که با استفاده از زبان و ارتباطات، می تواند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند. اگر به دنبال یادگیری بیشتر در مورد این هنر هستید، می توانید در دوره های آموزشی و مشاوره های ما شرکت کنید.
ما با سابقه ای طولانی در زمینه روابط عمومی، به شما کمک می کنیم تا مهارت های خود را در این زمینه بهبود بخشید و به اهداف خود برسید. دوره های آموزشی و مشاوره های ما با جدیدترین متد ها و تکنیک های روابط عمومی به روز شده اند و به شما کمک می کنند تا دانش و مهارت های خود را در این زمینه به سطح جدیدی برسانید.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره های آموزشی و مشاوره های من، لطفاً با شماره تلفن 09331178144 تماس بگیرید یا با استفاده از این لینک پیام خود را ارسال کنید.